تابوت ...........

ستاره تنها

تابوت :

 یک روز وقتی کارمندان به اداره رسیدند اطلاعیه بزرگی را درتابلوی اعلانات دیدند که روی آن نوشته شده بود : " دیروز فردی که همیشه در اداره مانع پیشرفت شما بود در گذشت . مراسم تشییع جنازه فردا ساعت 10 صبح در سالن اجتماعات برگزار میشود . "

در تمام اداره صحبت از این اعلامیه عجیب بود همه ناراحت از مرگ همکار ولی کنجکاو بودند بدانند چه کسی مانع پیشرفت بوده !

فردا صبح همه کارمندان ساعت 10 به سالن اجتماعات رفتند . رفته رفته جمعیت زیاد شد . همه در تفکر بودند و انتظار ... در همان حال نیز فکرهای رنگارنگی از موفقیت هایی که هیچگاه به آنها دست نیافتند و کارهایی که هیچ گاه برای انجامشان اقدام نکرده بودند به ذهنشان می آمد . کارمندان در صفی قرار گرفتند تا برای  ادای احترام به کنار تابوت بروند . وقتی به درون تابوت نگاه می کردند ناگهان خشکشان می زد و زبانشان بند می آمد . درون تابوت آیینه ای بود که هر کس به درون تابوت نگاه می کرد تصویر خود را در ان می دید !

 



نظرات شما عزیزان:

ترنم باران
ساعت18:29---19 آذر 1391
سلام ممنون که بهم سر زدی امیدارم در تمامی مراحل زندگی موفق باشی

hengameh
ساعت22:53---17 آذر 1391




می گوید: کلمات گـــــــــــاهی بار معنایی خود را از دست می دهند ...



این روزها \" دوستـــــت دارم \" ها دیگر قلــــــب کســـی را به تپش وا نمیدارد !



و گونه کسی را سرخ نمیکند !





من وتو
ساعت10:02---15 آذر 1391
سلاااااااااااااااااااااااااااا اااااااک
مرسی که به وبم سرزدی تو هم عای بودی
موفق باشی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در 9 / 9 / 1391برچسب:,ساعتتوسط جوانه | |